یه خبرو یه دعوت
0 تبلیغ دین اسلام در اینترنت ! نیاز به کمک ...
برچسب ها: یه خبر ویه دعوت
اسراف، تجملگرایی؛ بیماری اجتماعی
چندسالی میشد که از کشور کویت برگشته بود. گاهگاهی متناسب با اهل مجلس خاطراتی از آن روزها را به عنوان نقل مجلس بر زبان میآورد. از بازاری که یک حجرة محقر در آن داشته است، از ارتباط با دوستان و تفریحات دوستانه، از ملاقات با امیر کویت به عنوان یکی از ایرانیان سرشناس ساکن کویت، از خورد و خوراک و پوشاک مردم و از خیلی چیزهای دیگر.
از جمله آنکه گفت: در برخی از مهمانیهای طبقة اعیان، یکی از ملاکهای افتخار آن است که پس از ناهار یا شام چه مقدار گوشت و مواد غذایی قابل مصرف در سطل زباله ریخته شده باشد! سیخهای کباب دست نخورده و ماهیهای لابد سفید ( که در شب عید در خطة شمال هر کیلو تا یازدههزارتومان قد میکشد) و دیگر مواد غذایی.
من هم تعجب کردم، مثل شما که با خواندن این مطلب شگفتزده شدید. مرحبا بر کسانی که شناسنامة افتخار و مباهات آنها را ته ماندة مواد غذاییشان صادر میکند!
اسراف، تبذیر، ریخت و پاش بیمورد، خرج کردنهای بیبرنامه، چشمو همچشمیها، تجملگرایی و بالاخره بیتوجهی به قناعت، اگر نگوییم یک بیماری روحی و روانی است، به طور قطع یک بیماری اجتماعی است که از یک سو معنویّت را در افراد میخشکاند و از سوی دیگر، میتواند به یک معضل برای جامعه تبدیل شود، خصوصاً زمانی که به عنوان یک فرهنگ معقول و یک هنجار اجتماعی مورد پذیرش قرار بگیرد.
شاید گفته شود در جامعهای که درصد بالایی از افراد، زیر شاخص فقر زندگی میکنند، چه جای سخن گفتن از اسراف و بریز و بپاش است؟ در چنین اجتماعی بایستی از فقر و نداری سخن گفت، نه از اسراف و تبذیر.
جواب آن است که اولاً اسراف و ریخت و پاش خارج از ضابطه که گناه کبیره است، خاص ثروتمندان نیست و میتواند همة افراد را شامل گردد. ثانیاً سخن، مخاطب خود را پیدا میکند؛ چنان که آب، چاله را. طرح یک معضل و فرهنگ غلط اجتماعی، مخاطب خاص خود را نشانه میگیرد؛ همانطور که شاید تلنگر و تنبهی باشد بر کسانی آگاهانه یا غیرآگاهانه در آن معضل گرفتارند.
بر این اساس، نمیتوان این نکته را منکر شد که فرهنگ اسراف و تبذیر و تجملگرایی پایههای زندگی بسیاری از خانوادهها را در جامعة ما میلرزاند و از آنجا که بسیاری از آنچه مصداق بارز اسراف و تبذیر به حساب میآید، صورت نوعی ضرورت زندگی و استفادة معمولی از مواهب طبیعی را به خود گرفته، بیم آن میرود که افراد برای به دست آوردن این «ضرورت» و رسیدن به این «مواهب طبیعی» انجام دادن هرکار و چیدن هر تمهیدی را مباح بدانند. در همین نقطه است که اسراف و تبذیر شکل یک فرهنگ پذیرفته شده به خود میگیرد.
از سوی دیگر، اسراف و تجملگرایی تنها به عنوان یک نقیصة اجتماعی مطرح نیست، تا گفته شود هرگاه سطح رفاه عموم مردم به نقطة مطلوبی رسید، اسراف و تجملگرایی و تبذیر و ولخرجی منطقاً مجاز است؛ بلکه این مهم به عنوان یکی از گناهان کبیره در ضمن مباحث اخلاقی و در حقیقت در قالب یکی از عواملی که انسان را از رسیدن به تکامل معنوی باز میدارد مطرح است. نگرش به اسراف از این زاویه، اهمیت مطلب را دو چندان میکند. منبع:پایگاه حوزه
برچسب ها: بخش فرهنگی